بی انگیزه بودن
ما انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی داریم و طیف های رفتاری گسترده ای رو شامل میشیم. این باعث شده بین ما انسان ها افرادی وجود داشته باشند که کاملا خوش خیال و راحت هستن و به قولی دست به هیچ کاری نمیزنن. اما این بین افرادی هم هستن که انقدر کار میکنن که زندگی رو برای خودشون تبدیل کردن به یه مسابقه که اگر یه لحظه برای نفس تازه کردن صبر کنن، ذهنشون میگه چرا موندی؟ بدو بدو بدو…
این موضوع که ما دوست داریم پیشرفت کنیم و به خواسته هامون برسیم. یا اینکه میخواهیم زندگی خوبی برای خودمون و اطرافیامون بسازیم دلیل نمیشه که همیشه و همیشه کار کنیم و زندگی ماشینی رو پیش بگیریم. انسان بعضی روز ها نیاز به استراحت داره و دلش میخواد هیچ کاری نکنه. و این یک نعمته که بتونیم ذهن رو ساکت کنیم.
در واقع مساله اصلی از جایی شروع میشه که ذهن درمورد آینده نگرانه و میخواد کاری کنه که آینده با ثبات و امن باشه.
این موضوع که بعضی روز ها انگیزه نداری کاری انجام بدی رو یه فرصت بدون و صبر کن به مسیری که داری توش حرکت میکنی نگاهی بنداز.
مساله بعدی اینجاست که یه روز هایی هم هست انقدر کار زیاده که آدم نمیدونه از کجا شروع کنه. بی انگیزه میشه و دلش نمیخواد هیچ کاری انجام بده.
اول از همه باید تاکیید کنم این هیچ مساله ای نیست. یعنی من و تو انسان هستیم و باید قبول کنیم بعضی وقت ها سردرگم میشم. بعضی وقت ها نمیدونیم میخوایم چه کاری انجام بدیم یا نمیدونیم از کدوم مسیر اهدافمون رو دنبال کنیم.
همه این ها طبیعیه.
کم شدن انگیزه طبیعیه
سردرگم بودن طبیعیه
تنبل شدن وهیچ کاری انجام ندادن طبیعیه
همه ی این ها طبیعیه، اما باید حواست رو جمع کنی که این ها به الگو های تکرار شونده تبدیل نشن. یعنی سریع تر خودت رو از این حالت ها بیرون بکشی و حرکت رو شروع کنی.
در واقع این ها نه تنها طبیعی هستن بلکه تو در مسیر رسیدن به اهدافت و برای ساختن یه زندگی قدرتمند به همچین مواقعی نیاز داری.
چرا؟ چون این زمان ها بهترین موقعیته که روندت رو مشاهده کنی. اینجا بهترین موقعه که ببینی چقدر پیشرفت کردی و بهترین موقع است که برای این پیشرفت خودت رو تشویق کنی.
دقیقا!!! باید خودت رو برای پیشرفت هایی که داری تشویق کنی. چون اگر تو نتونی پیشرفت های خودت رو ببینی، چطور انتظار داری دیگران پیشرفت های تو رو ببینن؟
توی همچین مواقع ای میتونی یه کاغذ و خودکار برداری و پیشرفت های اخیرت رو یادداشت کنی،
مثلا من:
من تونستم کتاب کلیدی به نام تمایل رو به آخر برسونم
- من تونستم سایت بزنم و دارم آماده میشم که فعالیتم رو توی یه محیط حرفه ای تر ادامه بدم
- با چندین نفر مذاکره داشتم و قراره کتاب صوتی تهیه کنم
- مسیرم رو شناختم، میدونم که باید توی مسیر تولید کتاب فعالیت کنم و به نتیجه برسم
- مسیر های نا مناسب رو شناختم، هر مسیری که پایه و اساسش روی حساب باز کردن روی دیگران باشه، یه مسیر اشتباهه، مسیری که من بگم خب اشتباهه.
- من یه کتاب درمورد بازاریابی و فروش رو خوندم و میخوام یه بار دیگه این کتاب رو بخونم
- به صورت تستی یه فایل صوتی ضبط کردم
- یکی از کتاب هام رو دادم گوینده برام صوتی کنه
خب میبینی من کلی فعالیت انجام دادم و کلی پیشرفت کردم، اما توی زندگی روزمره اینطور پیشرفت های کوچیک رو فراموش میکنم و همش نگران و بی انگیزه میشم. مطمئنم تو هم هزاران پیشرفت و موفقیت کوچیک و بزرگ داری که فراموششون کردی، پس صد درصد بهت پیشنهاد میکنم یه کاغذ و خودکار برداری و پیشرفت های گذشته ات رو لیست کنی.
تعداد و بزرگی یا کوچیکی این پیشرفت ها اصلا اهمیت نداره. مهم اینه که درک کنی تو در موقعیت دیروزت نیستی و فردا هم در موقعیت امروز نخواهی موند و همیشه در حال پیشرفت و قوی تر شدنی. پس اگر در این لحظه بی انگیزه ای، به خودت سخت نگیر. هیچ چیز یکسان باقی نمیمونه، بلاخره این مود بی انگیزه ای هم میگذره و دوباره شروع به حرکت میکنی.
اهدافی که تو ذهنت داری رو مثل یه نبرد طولانی در نظر بگیر به طور مثال میخواهی به آزادی مالی برسی، اگر این هدف رو یه نبرد طولانی در نظر بگیریم، که داری براش تلاش میکنی. ممکنه هنوز در نبرد پیروز نشده باشی، اما لیست پیشرفت های کوچیکت بهت نشون میده که پیشرفت های خوبی توی زمین دشمن داشتی.
زمان هایی هست که سردرگم میشی و زمان هایی هست که انگیزه ات پایینه. این جا بهترین موقعیته که استراتژی ها و راه های غلبه به این مساله رو بررسی کنی.
بهترین زمانه که بشینی و به مسیر نگاه کنی. بهترین زمانه که خودت رو به آرامش دعوت کنی.
این زمان رو با کار های بیهوده خراب نکن. سعی نکن که از سردرگمی فرار کنی.
بی انگیزگی رو در آغوش بگیر و ازش برای پیشرفت بیشتر استفاده کن.
برای خودشناسی و کشف انگیزه و کاری که مورد علاقه ات باشه میتونی از کتاب انگیزه خود را پیدا کنید استفاده کنی