راهنمای شکست دادن ترس هایی که شما را عقب نگه می دارند
هر بار که ما ایمن ماندن را انتخاب می کنیم ، ترس را تقویت می کنیم.”
چری هوبر
ترس از اتفاق بد در آینده یکی از چیزهایی است که ما را انسان می کند.
حیوانات ممکن است از یک خطر فوری بترسند، مثل چیزی که در حال حاضر اتفاق می افتد، اما فقط ما انسان ها هستیم که از چیز هایی می ترسیم که ممکن است اتفاق بیفتند، چیز هایی که همین حالا وجود ندارند، حتی در این لحظه چهره زشت خود را نشان نمی دهند.
ممکن است برخی بگویند این ترس ضروری است … ما را از انجام یک کار احمقانه باز می دارد. اما من، بیشتر این ترسها را غیرضروری، بیاساس و مانع از دستیابی به چیزی میدانم.
من اخیراً از دوستان توییتری خود پرسیدم: “چه ترسی مانع شما شده است؟” پاسخهای آنها شامل موارد زیر بود:
- شکست
- رها شدن/رد شدن
- صمیمیت
- موفقیت
- ورشکست شدن
- به اندازه کافی خوب نبودن
من فکر میکنم این گزینه ی آخری – به اندازه کافی خوب نبودن – در واقع ریشه تمام دیگر ترس ها باشه. ما می ترسیم که شکست بخوریم چون به اندازه کافی خوب نیستیم. می ترسیم روابطمان را از دست بدهیم، رها شویم، طرد شویم… چون به اندازه کافی خوب نیستیم. ما به همین دلیل از صمیمیت می ترسیم — ممکن است طرد شویم زیرا به اندازه کافی خوب نیستیم. حتی ترس از موفقیت بر اساس این نگرانی است که ما به اندازه کافی خوب نیستیم.
آیا شما هم این ترس را داری؟ اینکه به اندازه کافی خوب نیستی؟ برای تمام عمرم این ترس را داشته ام و امروز هم دارم.
اما نکته اینجاست: داشتن ترس طبیعی است. اینکه اجازه بدی این ترس شما را از رفتن به دنبال رویاهایتان بازداره، این یه تراژدیه.
من این کار را برای بیش از یک دهه از زندگی بزرگسالم انجام دادم. به ترس از خوب نبودن اجازه دادم جلوی تلاش کردنم رو هم بگیره، حتی بهم اجازه نده رویا پردازی کنم.
معلوم شد که ترس من بی اساس است. من به اندازه کافی خوب هستم. من کامل نیستم، اما کی کامل هست؟
وقتی توانستم بر این ترس از خوب نبودن، ترس از شکست و طرد شدن غلبه کنم و خودم را در معرض دنیا قرار دهم، موفق شدم. فهمیدم که به اندازه کافی خوب هستم.
و من هنوز همان ترس را دارم — من هنوز نگران هستم که به اندازه کافی خوب نیستم، … اما اگر این نمیترسیدم انسان نبودم. حتی موفق ترین افراد – باراک اوباما، استیو جابز، پل مک کارتنی، جی کی رولینگ و دیگران – این ترس را دارند، حتی اگر آن را نشان ندهند. اما آنها اجازه نمی دهند که آنها را عقب نگه دارد.
کتاب انگیزه خود را پیدا کنید
زندگی تنها یک بار رخ میده و اگر بهترین تلاشمون رو ارائه بدیم میتونیم زندگی زیبایی رو تجربه کنیم.
پس برای اینکه زندگی زیبایی داشته باشیم و بتونیم در مسیر ارزشمندی حرکت کنیم نیاز داریم علاقه و آرزوی پنهانمون رو بشناسیم.
در کتاب انگیزه خود را پیدا کنید، بیست و پنج سوال بهت معرفی میشه، جواب دادن به این سوال ها حسابی ذهنت رو درگیر میکنه و کمک میکنه درونت رو بهتر بشناسی. کمک میکنه افکارت رو روی کاغذ بیاری. بعد به نوشته ای خودت نگاه کنی و با توجه به خواسته های درونیت درمورد زندگی تصمیم بگیری. درواقع میخوایم با بررسی کردن افکار، باور ها و ارزش هایی که داری یه مسیر مناسب مخصوص به خودت رو پیدا کنیم. چون با جواب دادن به سوالات کتاب انگیزه خود را پیدا کنید، سفری جذاب به عمق وجودت خواهی داشت. کشف میکنی که چطور باور های محدود کننده سال ها جلوی حرکتت رو گرفتن، و آموزش میبینی که چطور قدم به قدم پیش بری تا یک زندگی رویایی ب%
چطور می تونی این کار رو بکنی؟ چطور به این ترس غلبه کنی؟ بیا بهش نگاهی بی اندازیم.
“بزرگترین مانع موفقیت ترس از شکست است.”
Sven Goran Eriksson
چگونه بر ترس های خود غلبه کنید
هیچ برنامه گام به گامی برای غلبه بر ترس های خود وجود ندارد، اما در اینجا چیزی است که من طبق تجربه و از دیگران آموخته ام.
– ابتدا ترس خود را بشناسید. این اولین قدم بزرگ است. اگر فقط همین یک کار را امروز انجام بدید، کار بسیار بزرگی بوده. بسیاری از ما این ترسها را داریم، اما این ترسها در پشت ذهن ما هستند، بدون توجه، ناشناخته، زیرا سعی میکنیم آنها را نادیده بگیریم و وانمود کنیم که آنجا نیستند. اما آنها آنجا هستند. و آنها ما را هر روز و در تمام زندگی تحت تأثیر قرار می دهند. پس ترس را بپذیرید.
– آن را بنویسید. ترس شما چیست؟ آن را روی یک تکه کاغذ بنویسید. نوشتن آن نه تنها تصدیق می کند که شما آن را دارید – آن را در روشنایی آوردن — ترس را بیرونی می کند. ترس را از مکانهای تاریک پنهان در پشت ذهن شما، جایی که بر شما قدرت دارد، به روشنایی روز، بیرون از شما، جایی که شما بر ترس قدرت دارید، میبرد. با نوشتن آن را کنترل کنید. اکنون بیرون از شماست. شما میتوانید در این رابطه کاری بکنید. من شخصاً دوست دارم آن را مچاله کنم و روی آن پا بگذارم، اما شما می توانید هر کاری که دوست دارید انجام دهید. آن را به عنوان یادآوری دشمن خود روی درب یخچال خود قرار دهید.
– ترس را احساس کنید. شما آن را شناخته اید، اما همچنان از آن می ترسید. حتی تمایلی به داشتن این ترس ندارید، شاید حتی از آن خجالت بکشید. خب، دیگه نه، متوجه بشید که شما تنها نیستید، که همه ما این ترس ها را داریم، که همه فکر می کنیم ممکن است به اندازه کافی خوب نباشیم. بله، حتی باراک شگفت انگیز، جسیکا آلبا شگفت انگیز، آل پاچینوی شگفت انگیز. آنها هم همان ترس های شما را دارند. من حتما میترسم. بعد از من تکرار کن: داشتن این ترس اشکالی ندارد. حالا به خودتان اجازه دهید آن را احساس کنید. آن را به طور کامل تجربه کنید. در این ترس غوطه ور شوید. آنقدرها هم که فکر می کنی بد نیست بخشی از وجود شماست، اما شما را کنترل نمی کند. از djbarker در توییتر: “ترس را احساس کن و به هر حال انجامش بده.”
– از خودت بپرس: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیه؟ اغلب آنقدرها هم که فکر می کنیم بد نیست. آیا از شکست در یک حرفه جدید می ترسید؟ اگر واقعا شکست بخوری چه اتفاقی میافته؟ بلاخره تو یه کار دیگه پیدا میکنی. می تونی ادامه بدی. زنده میمونی. آیا از طرد شدن توسط جنس مخالف می ترسی؟ اگر واقعا این اتفاق میافتاد چی میشد؟ بلاخره به زندگی ادامه میدادی، شخص دیگری رو پیدا می کردی که برات مناسب تر باشه، زنده میمونی. آیا از ورشکست شدن می ترسی؟ اگه واقعا ورشکست بشی چی میشه؟ هزینه های خودت رو کاهش میدی، شاید از خانواده یا دوستان بخواهی که کمی به شما کمک کنند. راهی برای پول درآوردن پیدا می کنی. زنده میمونی.
-فقط انجامش بده برای تکرار: ترس را احساس کنید و به هر حال آن را انجام دهید. برای غلبه بر ترس، فقط باید این کار را انجام دهید. نکات زیر را برای انجام این کار ببینید، اما چیزی که برای من مفید است فکر کردن نیست، فقط عمل کردن مفید است. مانند زمانی که می خواهید از روی آبشار به داخل استخر زیر بپرید: به آن فکر نکنید. فقط بپر! این یک احساس هیجان انگیز است. من از سخنرانی در جمع می ترسم، اما وقتی بلند می شوم و این کار را انجام می دهم، احساس خوبی دارم. از Jade Craven در توییتر: “من از همه چیز می ترسم. اخیراً تصمیم گرفته ام که ترس هایم را نادیده بگیرم و فقط دنبالش بروم! در نتیجه فرصت های زیادی به دست آمده است.”
– خود را برای نبرد آماده کنید. وقتی قرار است با یک حریف روبرو شوید، خودتان را آماده می کنید. شما خود را مسلح می کنید و یک نقشه جنگی دارید و خود را آموزش می دهید. این کار را در نبرد با ترس خود انجام دهید: خود را مسلح کنید، یک برنامه جنگی داشته باشید، خود را آموزش دهید. اگر می خواهید یک نوازنده باشید اما از شکست می ترسید… تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید، سپس نقشه ای برای موفقیت در نظر بگیر، سپس تمام مهارت ها و اطلاعات مورد نیاز برای اجرای نقشه را بدست بیاور، سپس مقداری دیگر تمرین کن. بعد برو بیرون و نقشه را اجرا کن!
– در لحظه باشید. ترس از شکست (و سایر ترس های مشابه) ترس از آینده است. ما در نگرانی در مورد آنچه ممکن است رخ دهد گرفتار می شویم. در عوض، تمام افکار مربوط به آینده را دور بریز. حتی افکار اشتباهات و شکست های گذشته را از خودت دور کن. حالا روی همین الان تمرکز کن. همین الان کاری انجام دهید تا ترس هایتان را شکست دهید، رویاهایتان را دنبال کنید و آنچه ممکن است اتفاق بیفتد را فراموش کنید. فقط همین الان و در لحظه انجامش بده وقتی متوجه شدی که به گذشته یا آینده فکر می کنی، خود را به لحظه برگردان و روی کاری که در این لحظه انجام می دی تمرکز کن.
– قدم های کوچک غلبه بر ترس و دنبال کردن یک هدف در زندگی می تواند بسیار سخت و ترسناک باشد. پس کم شروع کن فقط یک قدم کوچک بردار. کاری که می دانید می توانید انجام دهید. چیزی که مطمئناً در آن موفق خواهید شد. سپس در مورد آن احساس خوبی داشته باشید (پایین را ببینید) و یک قدم کوچک دیگر بردارید. به این کار ادامه دهید و به زودی کوهی را فتح خواهید کرد.
– هر موفقیتی را جشن بگیرید! هر کاری را که درست انجام می دهید، جشن بگیرید! حتی کوچکترین چیز کوچک. و از این احساس موفقیت، پیروزی، برای پیش بردن خود و برداشتن قدم بعدی استفاده کنید. بیل گیتس یک “مارپیچ موفقیت” را توصیف می کند که او برای ایجاد مایکروسافت از موفقیت اولیه MS-DOS تا موفقیتش با ویندوز و ورد و اکسل استفاده. از این ایده مارپیچ موفقیت در زندگی خود استفاده کنید – بر اساس هر موفقیتی، از آن به عنوان پله ای برای پیروزی بعدی استفاده کنید.
“غلبه بر ترس آغاز خرد است.”
برتراند راسل
نوشته: Leo Babauta مترجم: صالح انصاری منبع: zenhabits.net